سفارش ایت الله بهجت به دعای تقویت حافظه
سفارش ایت الله بهجت به دعای تقویت حافظه
دعایی مخصوص از حضرت امام هادی علیهالسلام برای برآورده شدن حوائج
تکنیکهای سؤال پرسیدن به منظور بحث و گفتگو با دانشآموز
قال الصادق علیه السلام :
ثلاث یحجزن المراء عن طلب المعالی قصر الهمه و قله الحیله و ضعف الرای
سه چیز است که انسان را از آرمان خواهی باز می دارد کوتاهی همت و کمی حیله ها و نظر ضعیف.
هنگامی که فاطمه (علیها سلام)از دنیا رفت:
نفسی علی زفراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ
لا خیرَ بعدکِ فی الحیاةِ و إنّما أبکی مخافةَ تـطـولَ حـیاتی
جان من با ناله هایم در سینه ام حبس شده. ای کاش جانم با ناله هایم از سینه ام خارج می شد!
پس از او خیری در زندگی در دنیا نیست. گریه می کنم من از ترس اینکه زندگی من در دنیا طولانی شود.
هنگام رحلت فاطمه (علیها سلام):
حـبـیـبٌ لـیـس یعـدلـهُ حـبیب و ما لسواهُ فی قلبی نصیب
حبیبٌ غاب عن عینی و جسمی و عن قـلبی حبیبـی لایغـیبُ
حبیب من چنان دوستی است که در شایستگی هیچ دوستی همتای او نیست و برای غیر او در دل من هیچ بهره ای نیست.
حبیب من از چشم و جسم من پنهان شده، امّا از دل من، حبیب من پنهان نمی شود و نخواهد شد.
مالی وقفتُ علی القبورِ مُسلِّماً قبرَ الحـبیبِ فلم یَرُدَّ جوابی
أحـبیبُ مالـکَ لاتــردّ جـوابـنا أنسیتَ بعـدی خُـلَّةَ الأحبابِ
چیست برای من که توقف کرده ام بر کنار قبرها، در حالتی که بر قبر حبیبم سلام می کنم و او جواب مرا نمی گوید.
ای حبیب تو را چه می شود که جواب مارا نمی گویی؟ آیا فراموش کرده ای پس از من دوستی با دوستان را؟
و خودش از طرف فاطمه (علیها سلام)می گوید:
قال الحبیبُ فکیف لی بجوابکم و أنـا رهـین جـنـادلٍ و تـرابِ
أَکَلَ التراب محاسنی فَنَسِیتُکُم و حَجِبتُ عن أهلی و عن أترابی
دوست می گوید چگونه برای من میسّر است جواب شما را بگویم و حال آنکه در گرو سنگریزه ها و خاک می باشم؟
خاک نیکی های مرا خورده، پس فراموش کردم شما راو از چشم های کسان و اولاد خود مستور و نا پیدا شدم.
فعلیکمُ منّی السلام تقطَّعَت عنّی و عنـکـم خَـلَّةَ الأحـبابِ
پس بر شما باد سلام (یعنی با شما وداع می کنم). بریده شد از میان من و از شما، دوستی با دوستان.
تمام حقوق این سایت متعلق به شیعه 12 است . هر گونه کپی برداری با نقل منبع جایز است
روی نیمکت پارک نشسته بودم که پیر زنی کنارم نشست. پیر زن از من یک لیوان آب خواست؛ قبول کردم و رفتم از مغازه آب معدنی گرفتم. بعد از اینکه آب را نوشید، بسیار از من تشکر کرد و پول آن را به طرف من گرفت.
حضرت سلیمان (ع) وقتی هدهد را ندید. ابتدا گفت: مرا چه شده که هدهد را نمی بینم؟...این نکته تربیتی برای همه ما آموزنده است که اولین اشکال تربیت در خانواده را به خودمان و شیوه ای که داشنه ایم ارجاع دهیم: مرا چه شده/ من چه کرده ام که فرزندم فلان شد(الان که همه تقصیر را گردن دیگران می گذاریم).... دکتر آرون گاندی، نوۀ مهاتما گاندی و مؤسّس مؤسّسۀ "ام کی گاندی برای عدم خشونت"، داستان زیر را به عنوان نمونه ای از اثر عدم خشونت والدین در تربیت فرزند بیان می کند اما من به سخن پدرش توجه کرده ام